2007/01/29

یک لحظه درد و .... دنیا عوض می‌شه

می‌دونم که چرا از دیدن شلوار جین، چشمات تنگ می‌شند و خیسی رد اشکت رو روی گوشهٔ گردی دماغت حس می‌کنی. می‌دونم. و می‌دونم که چه‌قدر دوست داشتی مثل من باشی و هر وقت که دوست داشتی، با خیال راحت زیپ شلوار جینت رو با یک حرکت و بدون محاسبه بکشی بالا. می‌دونم. نگران نباش. یه روز نصیب تو هم می‌شه، تمام دردش مال یک لحظه است و بعد .... دنیا برات عوض می‌شه! همه‌چی شکل دیگه‌ای به خودش می‌گیره. دیگه نگران نیستی که وقتی شلوار پارچه‌ای پاته، صبح زود تو خیابون توجه کسی رو جلب کنی. یا دخترهای دبیرستانی نشونت بدند و ریز ریز بخندند. تمامش یک لحظه است و بعدش دنیا برات عوض می‌شه!

No comments: