خیلی حس عجیبیه!یک چیزی مثل خلسه فلسفی یا گر گرفتن روشن فکری می مونه.حاضری از کون دارت بزنن ولی بهت نگن پاشو.اسهال داشتنو می گم.العلان کلی کون آدمهای یبس سوخته.اما به نظر من یبس بودن خیلی آبرومندانه تر از دیدن قیافه شوک زده آدمهائی که بعد از گلاب گیری تو از توالت درمیان.من شخصا وقتی که هیجان زده میشم یک چیزی ته دلم قارپ می ریزه پائین.حالا فرقی نمی کنه این هیجان افتادن مدنی 6 باشه یا هیجان یک خاله زنکی داغ.من که رابطه هیجان و ریدمان (قافیه درونی رو کف کن)رونفیمیدم.یا هیجانات من ریدمانیه یا ریدمانات همون هیجانات هستن.(به روح شاملو قسم می خورم که اگه ات عربی رو از من بگیرن ,قیافم شبیه اون آدمهای خود شیرینی میشه که آدرس ایمیل استاد رو اشتباهی وارد کردند. )
2007/01/26
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment